پیامدهای سه سال جنگ داخلی در سوریه
- توضیحات
- منتشر شده در دوشنبه, 18 فروردين 1393 21:30
شهرام حقیقت
هزینه و اثرات جنگ داخلی بر خیلی از مردم سوریه قابل اندازه گیری نیست. چه طور میتوان ارزش جان و سلامتی از دست رفته انسانها همچنین خانوادههای از هم پاشیده و آواره شده را برآورد کرد؟
بیش از سه سال از آغاز درگیریها در سوریه میگذرد. در شرایطی که هیچ نشانهای از پایان یافتن جنگ در کوتاه مدت دیده نمیشود، کشورهای منطقه با پیامدهای خطرناک این بحران مواجه شدهاند.
آتش جنگی را که با سرکوب مخالفان به دست اسد افروخته شد و با سرازیر شدن جهادگران و حمایتهای مالی و تسلیحاتی اعراب حاشیه خلیج فارس شدت گرفت، حداقل امروز نمیتوان خاموش کرد. قدرتهای حامی طرفین درگیر ابتدا باید این بحران را مهار و از شیوع پیامدهای آن جلوگیری کنند.
در ادامه پیامدهای داخلی و خارجی جنگ سوریه به اختصار بررسی میشوند.
صد و پنجاه هزار کشته
آخرین آمار رسمی سازمان ملل از تلفات جنگ داخلی سوریه در جولای سال گذشته منتشر شد، و در آن گزارش تعداد کشتهها «حداقل ۱۰۰ هزار نفر» بیان شده بود. اما سازمان ملل در ماه ژانویه اعلام کرد که به دلیل شرایط میدانی ارائه تخمین دقیق امکان پذیر نبوده و به روز رسانی این آمار را متوقف کرده است.
طبق آمار سازمان ناظران حقوق بشر سوریه٬ ۱۵۰ هزار نفر طی سه سال جنگ داخلی در سوریه کشته شده که یک سوم از آنها غیرنظامی بودهاند. سازمان ناظران حقوق بشر سوریه در بریتانیا مستقر است و از طریق شبکههای مددکاران و منابع امنیتی و پزشکی اطلاعات خود را جمع آوری میکند.
این سازمان اعلام کرده که از آغاز درگیریها در ۱۸ مارس ۲۰۱۱ تاکنون ۱۵۰ هزار و ۳۴۴ کشته را ثبت کرده است. در این مدت ۳۸ هزار نفر از شورشیان و ۵۸ هزار تن از نیروهای دولتی شامل ارتش و شبه نظامیان وفادار به اسد کشته شدهاند. به علاوه ۳۶۴ نفر از شبه نظامیان حزب الله و ۶۰۵ نفر هم از دیگر نیروهای خارجی شیعه جان خود را از دست دادهاند.
به گفته سازمان ناظران حقوق بشر سوریه علاوه بر تلفات فوق ۱۸ هزار تن توسط نیروهای امنیتی بازداشت و هشت هزار نفر هم توسط شورشیان ربوده شدهاند.
بار سنگین پناهندگان سوری
در حالی که بحران به چهارمین سال خود وارد شده، میزان درد و رنج مردم درون کشور و همین طور تاثیر جنگ بر کل منطقه سرسام آور است. شش میلیون و ۵۰۰ هزار تن در داخل سوریه آوراه شدهاند و بیش از دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر هم از کشور فرار کردهاند. آژانس پناهندگان سازمان ملل پیش بینی کرده است که تا پایان سال ۲۰۱۴ این تعداد به چهار میلیون نفر برسد. هرچند اردن، عراق، ترکیه و مصر در مجموع به یک میلیون و ۶۰۰ هزار تن از مردم سوریه پناه دادهاند، ولی بار اصلی پناهندگان بر دوش لبنان بوده است.
پنج شنبه گذشته سازمان ملل اعلام کرد که جمعیت پناهندگان سوری در لبنان از مرز یک میلیون نفر فراتر رفته است. آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد این مساله را «نقطه عطفی اسف بار» خوانده که وضعیت آن «به خاطر کاهش سریع منابع بدتر میشود و جامعه میزبان را به نقطه شکست نزدیک کرده است.»
آنتونیو گوترس، کمیسر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان همزمان با اعلام بیانیه سازمان درباره پناهندگان سوری حاضر در لبنان، گفت: «هر کشوری که یک میلیون پناهنده به آن سرازیر شوند دچار مشکل میشود، ولی برای کشور کوچکی چون لبنان که با مشکلات داخلی بسیاری روبرو است، تاثیر هجوم این تعداد پناهنده بیش از حد تکان دهنده است.»
در حال حاضر دفاتر سازمان ملل در لبنان به طور متوسط ورود جمعا ۲۵۰۰ پناهنده سوری را هر روز ثبت میکنند. یعنی تقریبا در هر دقیقه یک نفر سوری به لبنان پناه میبرد.
سازمان ملل در بیانیه اخیر خود اعلام کرده که لبنان به کشوری با «بالاترین نسبت سرانه پناهندگان در سراسر جهان» تبدیل شده است. لبنان کشور کوچکی در ساحل شرقی مدیترانه است که کمتر از پنج میلیون نفر جمعیت دارد و هنوز با پیامدهای ۱۵ سال جنگ داخلی خود، که در سال ۱۹۹۰ به پایان رسید، دست و پنجه نرم میکند.
سیاست درهای باز لبنان به روی پناهجویان سوری، نظام اقتصادی و سیاسی این کشور را تحت تاثیر قرار داده است. از جمله پیامدهای منفی این مساله میتوان به کاهش میزان گردشگری و حجم معاملات و سرمایه گذاریها در این کشور اشاره کرد. جمعه گذشته رشید درباس وزیر امور اجتماعی دولت لبنان اعلام کرد که حضور میلیونی پناهندگان سوری ضرری معادل هفت و نیم میلیارد دلار به اقتصاد لبنان وارد آورده است.
البته مشکلات در اقتصاد خلاصه نمیشوند. لبنان بر خلاف دیگر همسایگان سوریه، که عموما پناهندگان را در اردوگاههای مخصوص اسکان دادهاند، جستجو و یافتن مسکن را به خود پناهندگان واگذار کرده است. همچنین سن ۵۲۰ هزار نفر از این یک میلیون پناهنده کمتر از ۱۸ سال است. در این میان ۴۰۰ هزار نفر از آنها در سن مدرسه قرار دارند، اما تنها برای ۹۰ هزار نفر امکانات تحصیل فراهم است. چنین مسائلی پیامدهای منفی اجتماعی گوناگونی را برای لبنان در پی خواهند داشت.
آقای گوترس افزود: «درگیری سوریه شوکهای اقتصادی شدیدی را بر لبنان وارد کرده است.» علاوه بر این٬ وضعیت امنیت این کشور به دلیل بیثباتیهای منطقه بدتر شده است، و بخشهای بهداشت و آموزش همچنین خدمات آب و برق لبنان به دلیل تعداد زیاد پناهندگان با بحران مواجه شدهاند. آقای گوترس جامعه جهانی را به افزایش حمایتها از لبنان فراخواند و گفت: «هرچند حمایتهای بین المللی از نهادهای دولتی به کندی افزایش یافتهاند، اما [این پشتیبانیها] با میزان مورد نیاز هیچ تناسبی ندارند.»
به گزارش گاردین هفته گذشته ژان اگلاند، دبیر کل شورای پناهندگان نروژ و معاون سابق امور انسانی سازمان ملل متحد در شهادت خود در برابر سناتورهای امریکایی گفت: «اگر ما همین حالا برای حفاظت از منطقه اقدام نکنیم، عواقب این جنگ تا چندین نسل احساس خواهد شد.»
کشورهای غربی علیرغم کمکهای مالی سخاتمندانه، تاکنون از خود هیچ علاقهای برای جابجایی پناهندگان نشان ندادهاند. ایالات متحده در سه سال گذشته تنها ۱۲۱ نفر از پناهندگان سوری که به کشورهای همسایه گریخته بودند را اسکان داده است، و بعد از انتقادات چهرههای معروفی چون اما تامپسون و کالین فیرس بود که بریتانیا از برنامهاش برای انتقال ۵۰۰ نفر از پناهندگان سوری به این کشور خبر داد.
تهدیدی برای منطقه و حتی جهان
هجوم پناهندگان سوری علاوه بر اینکه به اقتصاد لبنان صدمه زده، نگرانیهایی از شیوع منازعات فرقهای سوریه به این کشور و افزایش خشونتهای کنونی را به وجود آورده است. در شهر شمالی طرابلس همین حالا هم درگیریهای مسلحانه بین محلههای متمایل به دو طرف جنگ داخلی سوریه معمول است. همچنین انفجار مجموعهای از اتومبیلهای بمب گذاری شده، که گفته میشود به درگیریهای سوریه مربوط بوده، دهها نفر را کشته است.
ورود حزب الله به جنگ داخلی سوریه معادلات را پیچیدهتر و شکاف در جامعه لبنان را به مراتب عمیقتر کرده است. حملات تروریستی کشنده چند ماه گذشته به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت، به وضوح نمایانگر تهدیدهای در کمین لبنان است.
البته این تهدیدات به لبنان محدود نمیشوند. جنگ داخلی سوریه یکی از سرکشترین انشعابات شبکه القاعده را دوباره زنده کرده است؛ القاعده در عراق که سال گذشته به دولت اسلامی عراق و شام (به اختصار داعش) تغییر نام داد. هجوم چند ماه پیش نیروهای داعش به مناطق غربی عراق زنگ خطری بود برای تمام کشورهای منطقه. در سوریه آنها همچنان کنترل چند شهر مهم را در دست دارند و همواره به شهرهای کردنشین حمله میکنند.
درگیریهای سوریه باعث شده که برای اولین بار القاعده با ناتو مرز مشترک پیدا کند. ده ماه از حمله تروریستی ریحانلی، یکی از شهرهای ترکیه در مرز با سوریه، میگذرد. در این حمله که به وسیله انفجار دو اتومبیل بمب گذاری شده انجام گرفت، طبق آمار رسمی ۵۲ نفر کشته و ۱۴۶ تن هم زخمی شدند. در آن زمان، علیرغم تمام اتهاماتی که از سوی رجب طیب اردوغان به دولت اسد زده شد، هیچگاه عامل اصلی بزرگترین حمله تروریستی تاریخ ترکیه مشخص نشد.
اما روز ۲۷ مارس در جلسه شورای دائمی سازمان همکاری و امنیت اروپا، تاکان ایلدم نماینده ترکیه در پاسخ به سوالاتی راجع به حمله گروههای القاعده از خاک ترکیه به شهر قصاب در شمال غرب سوریه و تصرف این شهر توسط آنها، گفت: «همین اواخر در مرکز شهر ریحانلی طی یک بمب گذاری سهمگین که به وسیله عناصر القاعده در خارج از سوریه انجام گرفت، ۵۲ تن جان باختند و ۱۴۶ شهروند دیگر هم زخمی شدند.» این اولین باری بود که یک مقام رسمی ترکیه تائید کرد که ریحانلی توسط القاعده مورد حمله قرار گرفته است.
جدال علیه رژیم اسد هزاران فرد مستعدِ تبدیل به یک جهادگر را مثل آهنربا از سراسر جهان اسلام و همین طور از جوامع مسلمانان در اروپا و امریکای شمالی دور هم جمع کرده است. ارتش آزاد سوریه که ابتدا معتدل و سکولار بود قدم به قدم کنار زده شد و جای خود را به گروههای جهادگری داد که بنیان محکمی داشتند و بهتر اداره میشد. جهادگرانی همچون جبهة النصرة که ارتباط مستقیم با القاعده دارند. تخمینهای غرب حاکی از این است که این نوع گروهها تا ۸۰ درصد نیروی جنگی تاثیرگذار شورشیان را تشکیل میدهند.
ابرز نگرانی مقامات غربی از بازگشت ستیزه جویان به کشورشان، نشان میدهد آن نظراتی که جهادگران را فقط به جنگیدن در نبردهای خاورمیانه و شمال افریقا متمایل میدانستند دیگر خریداری ندارند. بعضی از ستیزه جویان غربی در سوریه کشته خواهند شد و بقیه آنها ترجیح میدهند که به زندگی آرامتر خود در اروپا و امریکا بازگردند. اما قسمت اعظم همین افراد تمرینات، تجربیات و ارتباطات خود را نیز همراه خود به خانه میبرند و در صورتی که از آنها خواسته شود، که قطعا میشود، آمادگی استفاده از آنها را خواهند داشت. همچنین آن دسته از جهادگران اروپایی و امریکایی که بعد از پایان جنگ داخلی سوریه در منطقه باقی میمانند قطعا گوشه چشمی به انجام عملیات در کشورهای خودشان خواهند داشت.
فاجعه اقتصادی، بن بست سیاسی
هزینه و اثرات جنگ داخلی بر خیلی از مردم سوریه قابل اندازه گیری نیست. چه طور میتوان ارزش جان و سلامتی از دست رفته انسانها همچنین خانوادههای از هم پاشیده و آواره شده را برآورد کرد؟
در مقابل اما بررسی پیامدهای اقتصادی راحتتر است. این پیامدها را میتوان در کاهش بهره وری و پائین آمدن درآمد سرانه مشاهده کرد. آژانس کار و رفاه سازمان ملل متحد در گزارش اخیر خود تخمین زده است که جبران هزینههای جنگ بر اقتصاد سوریه چندین دهه طول خواهد کشید. این گزارش پیش بینی میکند که «حتی اگر درگیریها همین امروز متوقف شوند و تولید ناخالص داخلی هر سال پنج درصد رشد کند، ۳۰ سال طول میکشد تا اقتصاد سوریه به سطح سال ۲۰۱۰ بازگردد.»
این گزارش که وضعیت کنونی سوریه را یک «فاجعه اقتصادی» نامیده، با بررسی وضعیت هشت هزار نفر از مشتریان سازمان ملل توسط دپارتمان وامهای خرد این آژانس تهیه شده است. تا ژوئن سال گذشته بیشتر از دو سوم مشتریان آژانس کار و رفاه سازمان ملل در سوریه از خانههای خود فرار کرده بودند و تنها ۱۳ درصد از آنها هنوز کسب و کار فعالی داشتند.
گزارش با استناد به آمار اقتصادی دست اول، ضرر اقتصاد سوریه تنها در دو سال اول درگیری را بیش از ۸۴ میلیارد دلار تخمین میزند و مدعی است که دو میلیون و ۳۰۰ هزار فرصت شغلی در همان مدت از دست رفته است، آمار بیکاری حدود ۵۰ درصد است و بیشتر از نیمی از جمعیت در فقر به سر میبرند.
در جایی از این گزارش میخوانیم «بحران کنونی عمیقترین و مخربترین وضعیت زندگی و معیشتی مردم است که این برنامه [از سازمان ملل] طی دو دهه گذشته با آن مواجه بوده است.»
همزمان با این فاجعه اقتصادی اوضاع روی زمین متغییر است، مثلا در ۱۶ مارس نیروهای دولتی کنترل شهر مرزی و مهم یبرود را در دست گرفتند، ولی روز ۲۵ مارس شهر قصاب در مرز ترکیه به دست مخالفان افتاد. در این بین بشار اسد که در یک سال گذشته با ورود نیروهای حزب الله به منازعه ورق به نفعش برگشته، خود را برای انتخابات ماه ژوئن آماده میکند. اما تا زمانی که درگیریها تمام نشده است، به نظر نمیرسد دولت او بتواند انتخابات را برگزار کند.
تاکنون تلاشها برای انجام یک توافق بین اسد و مخالفان به منظور پایان دادن به درگیری بینتیجه بوده است. هفته گذشته اخضر ابراهیمی، میانجیگر سازمان ملل برای صلح سوریه اعلام کرد که ادامه گفتوگوها در آینده نزدیک بعید به نظر میرسد.
در نتیجه باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا دو طرف، و مهمتر از آنها حامیانشان در منطقه و جهان، در میان مدت به یک راهکار مناسب برای پایان دادن به درگیریها میرسند؟ و یا کشتار همچون هزار و صد روز گذشته ادامه پیدا میکند؟