Warning
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.

بررسی شرکت – شهرهای اقلیم احواز

همزمان با اکتشاف نفت در شمال اقلیم احواز در سال ۱۹۰۸ میلادی در منطقه مسجد سلیمان و نیاز بریطانیا به استخراج و صدور نفت کار ساخت تاسیسات نفتی در شمال اقلیم احواز و در جنوب آن در عبادان(جزیره خضر) آغاز شد. در همین راستا بریطانیا طی قرار دادی که با شیخ خزعل حاکم عرب اقلیم احواز داشته است، اقدام به ساخت پالایشگاه عبادان نمود.
عبادان به دلیل موقعیت جغرافیایی اش و نزدیک بودن به آبهای آزاد و از جهت نزدیکی به محمره، مرکز حکومت شیخ خزعل، که از امنیت بیشتری برخوردار بود جای مناسبی برای احداث پالایشگاه بود. گفته می شود که این پالایشگاه با ظرفیت ۲۵۰۰ بشکه در روز کار خود را آغاز کرد.
تا قبل از تاسیس پالایشگاه نفت، عبادان شهری بود در کنار مرکز حکومت شیخ خزعل حاکم عربی امارت عربستان که جز حدود چهار صد تن نظامی بلوچ، که در ارتش خزعل خدمت می کردند و شماری مسیحی عرب از مارونی های لبنان که در امر تجارت اشتغال داشتند جمعیت شهر مطلقا عرب بود. پس از تاسیس پالایشگاه عبادان تا سال ۱۹۲۵، جمعیت این شهر در حدود ۲۴ هزار نفر بود.
عبدالمسیح الانطاکی روزنامه نگار مصری که روابط حسنه ای با شیخ خزعل داشت، به منظور اطلاع رسانی نسبت به پیشرفتهای چشمگیری که در شهر عبادان در حال وقوع بود در سال ۱۹۱۶ به شرکت – شهر عبادان سفر کرده و مشاهدات خود را در مقالاتی در مجله الاعمار منتشر کرد.
الانطاکی از شهرسازی به شیوه نوین و ساخت خانه های ویلایی و خانه های مدرن ردیفی (Raw Houses)، آب و برق رسانی و روشنایی خیابانهای عریض و منظم، انتشار تلفن و تلگراف در شهرهای اقلیم احواز خبر می دهد. وی به دقت تاسیسات نفتی احداث شده در عبادان را بر می شمارد و از ساخت بندر و تردد کشتی ها جهت حمل نفت و همچنین رواج تجارت خبر می دهد.
وی ورود به شهر عبادان را منوط به اجازه شرکت نفت و شرکای عرب آنها در محمره معرفی می کند و از حراست شدید بر این شهر خبر می دهد.
عبدالمسیح انطاکی بنا به مشاهداتش از پیشرفتهای حاصله در شرکت – شهرعبادان، تاسیسات احداث شده آتی را بر می شمرد:
Abadan phpe, Bargos, Benche N 1,2,3, Bnch 3 pump House, Bongalow, Burning  Oil pefinery, B.O.R. Pump House, Carpenters  Shop, Clerks Quarters, Crude  Oil Pump House, Dispensary
Donkey Engine, Drawing Office ,Electric, Ex-Distrib.plant , Foundry, General office, General stores charges, Hospital, Ice Plant, Jetty, Jetty Reclamation, Laboratory, Lanch and Boat Charges, Locomotive, Loeo – shed, Oil barge, Oil loading Pump House, Power Distribution, Power  Station, Railway, Soda house, Stable, Stores Godown, Tank C.1,C.2,C.3,C.4,Tank  R.4,R.5,R.6,R.7,R.S, Telephone, Temporary Water Service, Tin shed, Water Service, Work shop.
نگاهی به تلاشهای شیخ خزعل برای قرار دادن مردم عرب در چرخه مدرنیزاسیون به واسطه اقدامات متعددی که وی انجام داد نشان می دهد که نه تنها مردم عرب شهرهای عبادان و محمره وفلاحیه در حال ورود به مرحله جدیدی از زندگی شهری و مدرنیته بودند بلکه دیگر شهرهای اقلیم احواز نیز تاثیراتی در همین راستا یافته بودند.
از اقدامات مهم شیخ خزعل که در این راستا می توان به آنها اشاره کرد تاسیس مدارس مدرن در چندین شهر اقلیم احواز، تلاش برای مدرن سازی کشاورزی و استفاده از تجارب کشورهای موفق آن زمان نظیر مصر، تاسیس نشریات و انتشار مجله به زبان عربی، رواج موسیقی کلاسیک عربی و آموزش آن، تاسیس سینما و مراکز فرهنگی و غیره نام برد.
پس از لشکرکشی رضاخان به اقلیم احواز و تغییر رویکرد استراتژیک بریطانیا نسبت به شیخ خزعل و تصمیم این استعمارگر زمانه به تقویت دولت مرکزی ایران در مقابل گسترش روسیه، دولت مرکزی زمام حاکمیت بر اقلیم احواز را بدست آورد. درپی این تغییرات و توسعه پالایشگاه نفت عبادان روند توسعه شهر عبادان شتاب بیشتری یافت و مدرن سازی معنای دیگری یافت.
الگوی شهری اجرا شده در عبادان مطابق با الگوهای نوین شهرسازی اتخاذ شده از سوی شرکتهای بزرگ سرمایه داری در کشورهای صنعتی بویژه آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان بود. این الگوهای نوین از اواخر نیمه اول قرن نوزدهم میلادی از سوی شرکتهای بزرگ به اجرا گذاشته شده و به منظور ایجاد فضای مناسب برای کارگران و کارمندان و مدیران این شرکتها ایجاد شده بودند.
اینگونه شهر شرکتها که به واسطه نخبگان نوظهور نظام سرمایه داری و براساس مطالعات دانشگاهی طراحی شده بودند به منظور حفظ منافع شرکتها، توجه خاصی به منافع عمومی داشته تا بدین صورت با حفظ اعتدال و ثبات سیاسی منافع شرکتها را تثبیت کند. از دیدگاه این نخبگان شرکت – شهرهای نوین تنها محلی برای اسکان نیروی کار شرکتهای بزرگ سرمایه داری نبودند بلکه فضایی برای کنترل و در عین حال آموزش و پیشرفت نیروی کار و تبدیل آن به نیروی مدرن جهت حفظ منافع شرکتها بود.
شرکت – شهرهایی که براساس الگوهای ذکر شده در از سوی انگلستان تاسیس شد عبارت بودند ازشهرهای: عبادان، مسجد سلیمان، هفت گل، لالی، گچساران، نفت سفید و نفت شهر.
شهر عبادان بر اساس نقشه ای مهندسی شده طراحی شد و منازل منظم ردیفی و ویلایی با خیابانهای عریض و نیمه عریض و کوچه های منظم ساخته شد. خانه های جدید بر خلاف خانه های بومیان با مصالح جدید نظیر آجر و آهن و سیمان ساخته شده و مساحت آنها به مراتب از خانه های بزرگ سنتی کوچکتر بود و با دیوارهای بلند از همدیگر جدا می شدند.
ساختمان خانه های جدید از نوع خانه های سنتی گسترده که در آن خانه ها به گرد خانه ساخته می شدند و پدر و مادر همراه با فرزندان خود و نوه هایشان در آن زندگی می کردند، نبود. در مقابل خانه های جدید تنها با خانوار هسته ای که که در آن پدر و مادر تنها با فرزندان خود زندگی می کردند، متناسب بود. همچنین امکان استفاده از خانه های جدید برای انجام فعالیتهای تولیدی سنتی نظیر پرورش دام و طیور و سبزی و صیفی کاری وجود نداشت. در این شیوه جدید زندگی فرزندان نیز به دلیل درآمد مناسب پدر خود نیازی به کار و فعالیت اقتصادی نداشتند و در مقابل می توانستند از فضاهای آموزشی و تفریحی و ورزشی محله ها و شهر استفاده کرده تا در آینده ای نزدیک نیروهای کار تحصیل کرده را برای شرکت فراهم نمایند.
مهندسی خیابانها و امکان عمومی نیز کاملا با شهرهای قدیمی منطقه متفاوت بود. خیابانهای عریض و منظم، خانه هایی کاملا مستقل از همدیگر را در بر می گرفتند. محلات نیز بنا به سمت و مقام ساکنان آن شکل و شمایل متفاوتی داشتند. مسئولان بلند پایه شرکت نفت در خانه های ویلایی کنار آب و مسئولان رده پایین تر در خانه های ردیفی بزرگ و کارگران با رتبه پایین در خانه های ردیفی کوچکتری زندگی می کردند. براین اساس کارگران ارشد و خارجی شرکت نفت در منطقه بریم در خانه های ویلایی بزرگ و کارگران عادی در محله های دیگر نظیر بهمنشیر، بهار و غیره در خانه های کوچکتر ردیفی زندگی می کردند. در دوره پس از لشکرکشی رضاخان به اقلیم احواز و افزاش راههای ارتباطی با این اقلیم، این رفاه رتبه بندی شده فضای رقابتی خاصی را نزد مردم اقالیم دیگر ایجاد کرده بود به گونه ای آوازه عبادان بر سر زبانها بود
در شهر مراکز تفریحی متعددی تاسیس شد. سینماهای متعدد روباز و سربسته ساخته شد تا به ترویج زندگی مدرن بپردازد. رادیوی نفت متعلق به شرکت نفت اولین رسانه ای بود که به زبان فارسی آغاز به پخش کرد. سینماها نیز با افزایش تولید فیلم های معروف به “فیلم فارسی” و همچنین نمایش فیلمهای خارجی، مملو از تماشاچیان شده بودند.
در کل مراکز فرهنگی و رسانه ها و نشریات همگی با زبان فارسی شیوه زندگی مدرن را ترویج می کردند. کاباره ها و مکانهای عیش و نوش رواج یافت و موسیقی فارسی سوار بر گرده مدرنیته دل هر شنونده ای را می ربود. اینچنین بود که “آبادان” در عمق استراتژیک مناطق عرب نشین تبدیل به بوقی برای پروژه فارسی سازی شد.
منبع: مجله الاعمار
منبع: کاوه احسانی، تجدد و مهندسی اجتماعی در شرکت – شهرک های خوزستان: نگاهی به تجربه آبادان و مسجد سلیمان
بخش پژوهش جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز
 
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn