Warning
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.

تات و ترک در اعصار تاریخ - عبداله ریحانی

تات و ترک در اعصار تاریخ
عبداله ریحانی
 
اشاره:
روزنامه ابتکار در ویژه نامه ایی بنام آق داغ که ویژه منطقه خلخال منتشر کرده و بطور رایگان پخش می نماید .در شماره 29 این ویژه نامه با درج مقاله ایی تحت عنوان "پیشینه تاریخی قوم تات" به قلم خانم دکترزهرا پیرایه مشفق به تحریف تاریخ ترکان ایران پرداخته است و متاسفانه از درج جوابیه زیر هم ممانعت نمودند.
 لذا جهت تنویر افکار عمومی و آشنایی با افکار گردانندگان ویژه نامه آق داغ مقاله زیر در فضای مجازی منتشر می گردد.
 
 
سردبیر محترم نشریه  آق داغ
با سلام
 احتراما؛ پیرو درج مطلبی در شماره 29 ویژه نامه نشریه وزین آق داغ، تحت عنوان "پیشینه تاریخی قوم تات" به قلم خانم دکترزهرا پیرایه مشفق به چاپ رسیده بود که حاوی اشتباهات و تحریفات زیاد تاریخی بود. با توجه به محدودیت مقاله فقط به بحث تاریخ ترکان ایران اشاره میشود. لذامقتضی است طبق ماده 23 قانون مطبوعات، در اولین شماره و با همان فونت ودر همان صفحه نسبت به درج جوابیه حاضر اقدام نمایید.
1- برخلاف موضوع اصلی مقاله ، نویسنده سعی در ایجاد اختلاف دارد و می نویسد:" امروزه با وجود شیوع و رواج کامل ترکی در اغلب نقاط آذربایجان، اختلاف ترک و تات در میان روستائیان موجود است" که این جمله از اساس با واقعیت جامعه امروزی آذربایجان تناقض دارد و شاید خوانند گان این مقاله خودشان بهتر بتوانند قضاوت کنند که امروزه روابط حسنه چطوری میان ترکان و تاتها رواج دارد.
حتی بنا به استناد شعر بلند فولکلوریک آذربایجان که الان هم در میان مردم جاری می باشد به روابط صمیمی این دو همسایه از گذشته دور تاکنون تاکید دارد.
اوشودوم ها اوشودوم
داغدان آلما داشیدیم...
گوموشو وئردیم تاتا
تات منه داری وئردی
داری نی سپدیم قوشا...
2- در این مقاله اولا بطور کلی به منابع مورد استفاده اشاره می شود که از اصول نگارش مقاله و از شخصیتی با مدرک دکترا بعید می باشد. در هر حال نویسنده به  کلی به عنوان منابع و مراجع اشاره می کند که بعضی از آنها ربطی به موضع مقاله ندارد(همانند آرتور کریستن سن که هیچ اشاره ایی به قوم تات ندارد و فقط در مورد تاریخ ایران در زمان ساسانیان می باشد که خود این کتاب نقد جداگانه ایی می طلبد) و بعضی ها هم که با اهداف سیاسی خاصی نوشته شده اند  و بیشتر مطالب مقاله هم از این کتب می باشد. امروزه در مجامع علمی بی طرف آثار نویسندگانی چون پرویز ناتل خانلری، احسان یارشاطر و عبدالعلی کارنگ هیچ گونه قابل استناد نیست چرا که این افراد در زمان رژیم پهلوی برای جعل واقعیات تاریخی و تحریف آن، به خدمت گرفته شدند و نوشته های آنها بیشتر سفارشی می باشد .[1]تا واقعیت تاریخی
 
ترک و تات در اعصار تاریخ
خانم مشفق در ادامه می نویسد:" نفوذ ترکان در آذربایجان که از زمان سطلنت محمود غزنوی آغاز شده بود در زمان تسلط سلجوقیان با استقرار قوایل ترک در این خطه بیشتر گردید و در زمان اتابکان عده آنان فزونی گرفت و در دوران مغول بیشتر لشگریان صفویان پیش آمد و حکومت ترکمانا آق قویونلو و قره قویونلو در همین فاصله باعث منزوی شدن هرچه بیشتر ایرانیان و آمیختگی آنان با ترکان گردید. تاتها که در حقیقت ایرانیان اصیل بودند در گروه های کوچک در میان دریای بزرگ اقوام ترک به حیات خود تا امروز ادامه داده اند."
1-  شما که ادعا می کنید "نفوذ ترکان در آذربایجان از زمان غزنویان آغاز و در زمان سلجوقیان بیشتر شد" لطفا زحمت مطالعه تاريخ سلجوقيان را هم بخود بدهید و بدانند اولين پادشاه سلجوقي ، بعد از شكست غزنويان ترك ، پايتخت خودرا در سال 429 هجري قمري شهر نيشابور و سپس در سال 433 ، شهر ري قرار داد؛ پادشاهان بعدي سلجوقي نيز مركز حكومت خودرا اصفهان و همدان قرار دادند وپایتخت هيچكدام از اين حاكمان در طول حكومت 160 ساله خود بر ايران ، آذربایجان نبوده است ؛ حال سئوال اينجاست آنها چطور در پايتخت های خود ، از زير پاي خود غافل بوده ولي آذربايجانيها را به زور ترك زبان مي كردند ؟
از طرف ديگر اگر آنها قدرت ترك زبان كردن اجباري مناطق تحت حاكميت خود را از راه دور ( مثلا آذربايجان را ) داشتند چرا ديگر مناطق فارس نشين، كرد و لر نشين و گيلك و مازني و تالش نشين وغيره را ترك زبان نمي كردند و نكرده اند ، مگر آذربايجان براي آنها معنا و مفهوم خاصي داشته است كه مي خواستند فقط آنجا را ترك زبان كنند ؟
 
2-همچنین لازم به توضیح است که مغولها از چين تا غرب آفريقا و از سيبري تا اقيانوس هند را تحت حكومت داشتند و خانهاي مغول بر تمام آسياي ميانه و هندوستان و ايران حكمراني مي‌كردند پس چرا مردم ساير مناطق را ترك نكرده‌اند؟ ثانيا زبان مغولي زباني متفاوت از تركي است و اگر قرار بود آنها زباني را تحميل كنند زبان مغولي بود نه تركي.
 چرا مغول ها به جاي زبان مغولي ، تركي را در ايران تحميل كردند ؟! اگر قرار بود مهاجمين زبان خود را به ايران تحميل مي كردند ، چگونه است كه حتي يك روستاي مغول زبان در ايران يافت نمي شود ؟!
2- برخی نا مطلعین مانند احمد کسروی و حمدالله مستوفی با استناد به چند لهجه تاتی و هرزنی و حتی کردی در روستاهای آذربایجان این مردمان را آذری قدیم و مرتبط با پهلوی می دانند. بنا به این  ادعا، گفته ميشود که بيشتر روستاهاي باصطلاح آذري زبان بر اثر زور و اجبار و تحميل از بين رفته اند و فقط چند روستاي غيرترک در آذربايجان باقي مانده است 
3-در تئوري كسروي ساكنان روستاهاي تات زبان دليلي شد بر اينكه ساكنين اصلي و بومي آزربايجان تورك نباشد ! گر چه زباني كه در هرزند و گلين قيه صحبت مي شد با زباني كه تاتهاي خلخال صحبت مي كنند از هر جهت متفاوت است، براي هم قابل فهم نمی باشد ولی كسروي نام مشترك «آذري» را برآنها نهاد.
اولاً بايد دليل و برهان مستند و قانع کنندهاي ارائه شود که اين چند روستاي غير ترک اطراف خلخال و  مرند در عين حالي که در ميان هزاران روستاي ترک در محاصره بوده اند چطور و با چه ابزاري از خود محافظت و دفاع کرده و مثل بقيه روستاهاي غيرترک از بين نرفته اند؟
چرا با وجود اینکه اقوام ترک زبان و حتی مغولان بر افغانستان و هندوستان مدت های مدیدی حکومت کردند زبان آنها از بین نرفت؟ طبار و زبان ترکان قشقایی و خراسانی را چطور می شود توجیه نمود؟!
در منطقه خلخال وجود روستای کجل در میان انبوهی از روستاهای ترک زبان چگونه توجیه می شود؟ یا اینکه فاصله روستای خمیس تا اسکستان کمتر از ده کیلومتر می باشد حال چطور سلجوقیان، مغولان و... فقط تا روستای خمیس پیش رفته اند و به یکباره از ترکی کردن روستا ها دست کشیده اند. یا اینکه صدها روستای اطراف کجل را ترک کرده اند ولی زورشان به کجل نرسیده است.
البتة وجود بعضي از روستاهاي تات و تالش زبان در بخش شاهرود خلخال ویا در مناطقی از  اردبيل و قزوين, به علت همجوار بودن اين شهرها با استانها و مناطقي است که ساکنين بومي تات و تالش دارند. 
 
4- در تاريخ هزار ساله بعد از اسلام (حاكميت تركان بر ايران)، هيچگونه سندي چه تاريخي و يا از نوع ديگر مبني بر اينكه سلاطين ترك چه بوسيله قوه قهريه و يا از راههاي توسعه و تشويق زبان تركي، كه بخواهند اين زبان را بر ساكنين مناطق تحت حاكميت خود كه زبان غير تركي داشته اند تحميل كنند وجود ندارد؛ ولي عكس اين قضيه يعني تشويق و توسعه زبان فارسي دري بوسيله پادشاهان ترك در مناطق تحت حاكميت خود، مبتني و استوار بر هزاران سند و مدرك تاريخي است كه تشويق شعراي فارسي سرا براي سرودن شعر به زبان فارسي دري در تعريف و توصيف پادشاهان ترك، و اعطاي كيسه هاي زر و سيم براي آنان بوسيله اين پادشاهان ، نمونه بارز و آشكار تقويت زبان فارسي دري و كمك بر دگرگشت زبانهاي غير فارسي دري ( مثل پهلوي و غيره ) و هضم آنها در داخل فارسي دري در طول ساليان دراز بوده است. 
4-   لطفا مدافعان زبان به اصطلاح آذری به این سوالات جواب دهند.
-زبان آذري چگونه زباني بوده است كه جز چند دو بيتي و غزل و چند واژه از آن چيزي باقي نمانده است ؟! و اگر قرار باشد اصالت و قدمت زباني در خطه ي آذربايجان مورد قبول واقع شود آنهم زبان تركي است كه از آن دهها ديوان و هزاران بيتي و فولكلور و چندين ميليون ترك زبان باقي مانده است. تنها کتاب دده قورقود خود به تنهايي براي اثبات قدمت زبان تركي در آذربايجان كافي است.
-آيا چند بيتي آذري از زبان چند شاعر ساكن آذربايجان مي تواند دليل بر آذري بودن تمام مردم هم عصر آن شاعر در آذربايجان باشد ؟
-آذري چگونه زباني بوده است كه چندين منبع محدود باقي مانده هم به ادعاي خود شوونيست ها در معرض تحريف قرار گرفته است ؟
-آذري چگونه زباني است كه حتي خود تئوريسين هاي آن مدعي اند كه تفكيك آن از لري و گيلكي آسان نيست ؟
-آذري چگونه زباني بوده است كه حتي دو نوشته ي همشكل كه لغات اصلي آن يكي باشد از آن پيدا نشده است ؟
-اين زبان باستاني چگونه زباني است كه چندين نام دارد : هرزني ، تاتي و آذري ؟
-آذري چگونه زباني بوده است كه به سادگي جاي خود را به زبان تركي داده است. چگونه تركان موفق شده بودند تا اعماق روستاها را ترك كنند ؟! در حالي كه شوونيسم فارس از زمان پهلوي در عصر مخابرات و ماهواره و مطبوعات با صدها وسيله و ظلم و جور هنوز نتوانسته است يك روستاي آذربايجان را فارس كرده و زبان تركي را در آذربايجان محو كند ؟
-چرا زبان مردم جمهوري آذربايجان در اثر دويست سال حكومت روس ها تغيير نكرده است ؟!
-چرا زبان مردم اصفهان كه بيشتر از  تبريز  پايتخت تركان بوده است ، تغيير نكرده است ؟
5-  از طرف ديگر ، اگر دلايل كسروي را بر كل ايران تعميم بدهيم در اين صورت مي توان ادعا كرد كه نزديك 90% مردم ايران تورك هستند و زبان اصلي و بومي فارس هاي ساكن در استانهاي مختلف كشور نيز در اصل توركي بوده است . چرا كه كمتر استاني را در ايران مي توان پيدا كرد كه در آن چند روستاي ترك نباشد.
اگر وجود چند منطقه ي محدود در آذربايجان به زبان هاي تاتي و يا هرزني دليل بر آذري بودن آذربايجان بوده پس وجود تركان قشقايي در استان فارس كه تعدادشان به مراتب بيشتر از تاتي ها و هرزني هاي آذربايجان است نيز دليل بر ترك بودن استان فارس در گذشته مي باشد !!
 كسروي در رساله 56 صفحه اي كه در زمان رضا خان به چاپ رسانده از زبان غير توركي با نام آذري «آزربايجان » صحبت به ميان مي آورد كه در طول تاريخ هيچ گونه آثار و نشانۀ ادبي و مكتوب هر چند اندك از اين زبان ديده و يا شنيده نشده است و خود كسروي هم به آن اعتراف مي كند : چنانكه گفتيم آذري زبان گفتن بوده و هميشه در پيش روي و زبان همگاني روان، و براي نوشتن جز اين يكي به كار نمي برده اند. از اين روي نوشته اي به زبان آذري در دست نبوده و يا اگر بوده است از ميان رفته .  
 
بازشناسی چند ضرب المثل
یکی از منابع مورد استفاده مدافعان زبان آذری استناد و تفسیر اشتباه چندین ضرب المثل ترکی آذربایجانی می باشد که در زیر به دو نمونه اشاره می گردد.
1-" بو سوز هیچ تاتین کتابیندا یوخدور". مدافعان زبان آذری بیان تات در کنار کتاب را فتح الفتوح نامیده و با افتخار اعلام می کنند چون گفته شده " کتاب تاتان" پس تاتها اقوامی متمدن و ترکان جمعیتی بیابان گرد و وحشی بودند. در حالیه واقعیت با این تفسیر متفاوت می باشد. چرا کسانی که سالیان سال در میان مردم آذربایجان زندگی کرده اندو آشنایی کامل با فولکلور آذربایجان دارند بخوبی می دانند که این جمله در زمانی گفته می شود که کسی حرف غیر منطقی بزند و بخواهد به زور حرفش را به کرسی بنشاند. این حرف در کتاب هیچ تاتی نیست یعنی اینکه این حرف آنقدر غیر منطقی و محال است که حتی در کتاب تاتها هم نیست.
 
2- باش سیز بورک و تات سیز تورک اولماز
این ضرب المثل که در دیوان کاشغری آمده است اولا منظوراز تات فارس زبان می باشد و منظور از ترک هم ترکان اغوز می باشد که هم اکنون در آذربایجان زندگی می کنند.  به نظر کاشغری یکی از ویژگی های بارز زبان ترکی آذربایجانی وجود کلمات زیاد فارسی  در این شاخه از زبان ترکی می باشد. اوغوز ها به علت مجاورت و تماس با فارس ها بسیاری از کلمات ترکی را فراموش کرده اند و به جای آن کلمات فارسی بکار می برند. کاشغری برای بیان درجه نزدیکی و  اختلاط   این دو زبان ضرب المثل بالا را  نمونه می آورد.
3- اوشودوم ها اوشودوم
داغدان آلما داشیدیم...
گوموشو وئردیم تاتا
تات منه داری وئردی
داری نی سپدیم قوشا...
با توجه به اینکه وجود سکه و پول نشان دهنده حکومت و دولت مرکزی می باشد.در این مثل می بینیم که ترک گوموش یا همان سکه رایج را به تات می دهد و از تات که به کار کشاورزی و دامداری مشغول هستند برای گنجشک دانه می گیرد.
سخن پایانی و نتیجه گیری
اينكه زبان رايج امروز آذربايجان لهجه و گويش زبان فارسي باشد جوكي بيش نيست كه مي تواند زاييده ي افكار آدم هاي بي سوادي كه هنوز فرق گويش و لهجه و زبان را نمي دانند شايد هم مي دانند ! و نمي دانند كه زبان تركي و فارسي از لحاظ ساختاري ، گرامري و لغوي دو زبان كاملا متفاوتند كه در يك ظرف نمي گنجند !
بنا به يافته هاي امروزي باستانشاسان و پژوهشگران، آذربايجان به عنوان موطن اصلي ترکان دنيا و زادگاه اوليه تمدن ترک از حدود 7500 سال پيش محل زندگي ترکان بوده است و ساکنان اوليه اين سرزمين التصاقي زبان و ترک بوده اند. قبل از آمدن آریائی ها به ایران در قسمت بزرگی از ایران، ترکان صاحب حکومتهای مختلفی چون ایلام،ماننا،هورری،اورارتو، قوتتی و سایر حکومت های التصاقی زبان بوده است.
ولي در زمان هخامنشيان و ساسانيان بنا به مصلحت مملکتي ترکيب جمعيتي آذربايجان دست خوش تغييرات جزئي گرديد از جمله اينکه انوشيروان براي حفظ حکومت جبار و بيدادگر خويش و جهت جلوگيري از حملات تركان ، عده اي از ملل تابعه خود را به آذربايجان كوچانده و آنان را در قلاع نظامي و آباديها اسكان داد تا پشتيبان ساسانيان باشند . به مرور زمان اينان با قطع ارتباط از اقوام اوليه خود و احاطه شدن بوسيله اقوام ترك با توجه به وسعت جغرافيائي امپراطوري ساساني و كثرت قومي و اينكه اينان از اقوام يكدست نبودند ، در ميان ملل ترك آسيميله شدند . چنان كه به ميزان اندكي از آنان در بعضي از دهات ترك نشين باقي مانده است كه اكنون هم به زبان تركي تكلم مي كنند و هم به زبان ايلي خودشان صادق مانده اند.
بایستی قبول کنیم ساکنين اين روستاها در دوره ايي از تاريخ, مثلاً در زمان انوشيروان ساساني و يا در زمان ديگر حاکمان ايران از مکانهاي اصلي خودشان، براي حفظ منافع استراتژيک شاهان و به عنوان «چشم و گوش» پادشاهان پارس به اين مناطق و مناطقي در آذربايجان و گرجستان کوچانده شده اند و در طول قرون متمادي هم در کنار روستاهاي ترک و بومي آذربايجان با حفظ زبان و لهجة محلي خود به زندگي مسالمت آميز ادامه داده اند و هيچ تحميل و اجباري هم جهت تغيير زبان و لهجة آنها در کار نبوده است.
 


[1] پرویز ناتل خانلری، عضو حزب پان ایرانیستی،رئیس فرهنگستان ایران دوران پهلوی، ‌فراماسونر‌ عضو لژ صفا، لژ كورش‌، لژ آريا - احسان یارشاطر مشاور بنیاد  فرهنگی  پهلوی ، پیرو فرقه بهائیت و عضو لژ فراماسونی "مهر" و  عضو فعلی کلوپ روتاری  "رنچو پارک" لوس آنجلس - عبدالعلی کارنگ  از جمله دبیران زمان پهلوی می باشد  که تحقیقات آنان در منابع علمی بی طرف قابل استناد نیست.

 

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn