تاکسیدرمی یا آسیمیلاسیون آذربایجان جنوبی توسط سیستم مرکز گرای فارسی ایران -آرش مکاریدوست
- توضیحات
- منتشر شده در سه شنبه, 14 بهمن 1393 01:03
شوونیزم فارس برای از بین بردن دیگر ملتها مخصوصاً، ملت تورک آذربایجان و سایر ترکهای ایران با آسمیلاسیون منفی، خواندن و نوشتن به زبان تورکی (آذربایجانی، تورکمنی، قشقایی، خراسانی) را قدغن نمود و مشابه همین کار از سوی همین رژیم نسبت به سایر ملل ایران از جمله لرها ، عربها، بلوچها، گیلکها، مازنیها، تالشها، و ... هم انجام گرفت. آنها در برابر سوالات: چرا ما نباید به زبان مادری خود یعنی تورکی حرف بزنیم و بنویسیم؟ و چرا نباید اسامی فرزندانمان را به زبان مادری خودمان انتخاب کنیم؟ و چرا زبان ما قدغن و زبان مادری شما فارسی رسمی است؟، تنها با کشت و کشتار، تحقیر و آسمیلاسیون منفی (آسمیلاسیون همراه جوکسازی، تحقیر، اهانت و ... ) جواب دادند.
عناصر شووینیست فارس و افراد همکاری کننده با آنها که ممکن است از آسمیله شدههای ملل غیر فارس باشند دلیل میآورند که شما از نژاد ایرانی هستید، قبلاً فارس بودهاید و بعداً تبدیل به تورک شدهاید و الان نیز باید به زبان پیشینیان خود که فارسی بود، صحبت کنید. آنها برای عملی کردن این ایده خود به تحریف تاریخ و تحریف تمامی منابع نوشتاری مربوط به ملتها به نفع قومیت فارس پرداختند و میپردازند.
در این مقاله به شباهت میان علم تاکسیدرمی و آسیمیلاسیون ملت آذربایجان جنوبی می پردازیم.
آسمیلاسیون: اصطلاحی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که در درباره کشور های کثیرالملهغیر دموکراتیک به کار برده میشود. به عنوان مثال در سادهترین تعریف از آسمیلاسیون می توان آن را یکسانسازی همهجانبهی اقوام فاقد قدرت از جانب قوم حاکم و یا فرهنگ قوم حاکم با استفاده از تمام ابزار قدرت متمرکز در مرکز تعریف کرد. از آسمیلاسیون می توان به عنوان ژنوساید نیز یاد کرد . در واقع نابودی تمام داراییهای معنوی، هویتی، فرهنگی و روابط اجتماعی زبان و سنن یک ملت در حکم نسل کشی است.
آثار آسمیلاسیون را می توان در نبود اعتماد جمعی ملت از یک سوی و از سوی دیگر در سیر تحقیرهای مدریت شده بر آن ملت رصد کرد. فرد آسمیله شده قادر به حفظ داشته های خود نیست و از انتصاب خود به وطن مادریش، زبانش و روابط اجتماعی مختص جامعه اش می ترسد. او همواره از اصل خود گریزان است. لهجهی خود را تغییر میدهد و همیشه خود را ملزم به ادای وظیفه روشنفکرانه و آسمیله کردن اطرافیان خود می پردازد.
تاکسیدِرمی: فن نگهداری درازمدت پیکر جانوران برای نمایش است.
واژه «تاکسیدرمی» ریشه درزبان یونانی باستاندارد و از دو بخش(تاکسیس، به معنی نظمدادن و آراستن) و(درما، به معنی پوست) ساخته شده است و معنی منظم کردن و آراستن پوست (جانور) میدهد.
در جدول زیر شباهت های مراحل تاکسیدرمی و آسیمیله کردن بررسی شده است:
پروسه آسیمیله کردن آذربایجان جنوبی |
تاکسیدرمی جانداران |
از بین بردن هویت ملت آذربایجان جنوبی به وسیله تولید و پخش جوک و طنز های تحقیر آمیز به ملت آذربایجان جنوبی |
کار در زمینه گندزدایی، شستشو و سفیدکردن جمجمه، اسکلتو شاخجانور |
تحریف تاریخ و هویت ملت آذربایجان جنوبی توسط تدریس تحمیلی یک فرهنگ بیگانه و رادیو و تلویزیون و همچنین روزنامه های دولت فاشیستی و نژاد پرست ایران |
دوخت و بازسازی بخشهای آسیب دیده پوست و آماده سازی آن با به کارگیری مادههای شیمیایی |
انکار هویت ملت آذربایجان جنوبی و چسباندن انگ نژاد آریایی به ملت آذربایجان جنوبی |
گذاشتن پوست برروی تندیس ساخته شده و آماده نمودن آن برای گامهای پایانی که آرایش و ریخت دادن است . |
سعی در از راه به در کردن چهره های محبوب در میان ملت |
تندیس سازی جانوران بنا به ریخت جانور در طبیعت |
تدریس و تحمیل زبان ، تاریخ و فرهنگ بیگانه و جعلی در مدارس و دانشگاهها |
چشم گذاشتن و رنگ آمیزی جانور |
محبوب سازی چهره های خودی دولت فاشیستی ایران در میان ملت آذربایجان جنوبی (بدلسازی) |
فرآوری طرحهای بدن جانوران برای آموزش، راهنمایی تاکسیدرمیستها دربهبود انجام کار. |
تربیت و آموزش مانقوردها بر علیه هویت طلبان و فعالان سیاسی آذربایجان جنوبی توسط ارگان های تروریستی همچون بسیج و سپاه |
آماده نمودن ابزارها برای جداکردن اسکلت و جمجمه و شاخ جانداران از لاشه آنها. |
دستگیری و از بین بردن فعالان سیاسی و هویت طلب و جلوگیری از هر گونه فعالیت این فعالان |
جوشاندن، تمیز کردن و چربی گیری از استخوان و پوست . |
تبلیغ دولت شوونیستی ایران علیه فعالان سیاسی و هویت طلب و سعی در منفور کردن چهره های این فعالان در میان مردم با اتهام های واهی همچون تجزیه طلب ، جاسوس ، ضد انقلاب و ... |
شستشو، آبگیری و خشک نمودن و نیز روغنکاری و تراوشپوست جانوران . |
نابود کردن و انکار هویت ملت آذربایجان جنوبی توسط دولت نژاد پرست ایران |
وارسی وبازرسی و بازبینی کارهای بالا . |