Warning
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.

در باره کمپين کسب مجوز رسمي براي برگزاري مراسم براي روز جهاني مادري- یوردنت

اخيرا به همت فعالان مدني ترک در ايران کمپيني با عنوان “کمپين کسب مجوز کمپین کسب مجوز رسمی برای گرامیداشت روز جهانی زبان مادری در ایران" ترتيب یافته و از مردم دعوت شده که با امضا پئتيشن مربوطه براي اجازه برگزاري مراسم به مقامات دولتي فشار بياورند.
شکي نيست که در مبارزه مدني کنوني ترکها در ايران مساله حق تحصيل به زبان مادري در کنار شعار حق حاکميت ملي آذربايجان، جايگاه کليدي دارد. بدون رسميت زبان ترکي هر دست آورد ديگر در خدمت اهداف پان ايرانيسم حاکم عمل کرده و در نهايت زنجيرهاي اسارت مردم آذربایجان همچنان پا برجا خواهد ماند. بزرگداشت روز جهاني زبان مادري نیز يکي از اقداماتي است که ميتواند روند رشد آگاهي جمعي مردم را به حقوق تضييق شده آنان شدت بخشیده و براي مردمي که محروميتشان از تحصيل به زبان مادري خود را بصورت يک امر طبيعي و ناگزير ميدانند ذهنيت روشني از آنچه که از دست ميدهند قرار دهد.
اينکه اين اقدام از سوي فعالان مدني ترک در داخل ايران سازمان دهي ميشود نیز از دو نظر حائز اهميت ميباشد:
اول اينکه بدليل ماهيت مدني مطالبه رسميت زبان ترکي در ايران، اقدامات و کمپين هاي جانبي آن نيز بصورت مدني و در چارچوب حقوق مشخص مردم و در انطباق با مصوبات مشخص سازمانهاي بين المللي صورت ميگيرد. اين شيوه اقدام در عين حال که لزوما کسب مجوز را تضمين نميکند اما مقامات حکومتي را بدليل شيوه مدنی اقدام و توسل به قوانين خود حکومتي در محظور قرار ميدهد، بطوریکه در هر دو حالت رد و يا قبول اين درخواست، زمينه اي براي تبليغات و آگاهي بخشي به مردم فراهم ميشود.
دوم اينکه کمپين براي کسب مجوز رسمي، بخش بزرگي از توده مردم عادي را نيز ميتواند به صحنه بکشاند. اينکه مردمي براي درخواست گراميداشت روز زبان مادري خود بصورت قانوني و با ادبیات محترمانه به مقامات نامه بنويسند لزوما موجبی برای  نگراني از تعقيب و حبس و زندان نميتواند باشد چرا که در غیر اینصورت اصل حرف زدن به زبان مادري نيز ميتواند محل نگراني به حساب آيد که چنين شبهه اي در واقع زمينه را براي تقويت موضع کساني فراهم ميکند که از ابراز زبان و هويت ائتنيکي خود شرمسارند و براي پوشاندن اين شرمساري خود به انواع توجيهات متوسل میشوند.
انتظاری طبیعی است که محافل پان ايرانيستي با انوع بهانه ها اين اقدام فعالان داخل کشور را به همراهي با رژيم، نفوذ عوامل حکومتي در میان فعالان، طرفند يک جناح حکومتي در مقابل جناح ديگر و يا حتي طرفندي براي شناسائي فعالان حقوق زباني بنامند. چنين تلقي از اين کمپين يک دوروئي آشکار از سوي کساني است که خود در آشکار و نهان دست در دست حاکميت ايران گذاشته و برای تقویت یک جناح و یا دفاع از کلیت رژیم به بهانه هائي مثل دفاع از تماميت ارضي و يا هلهله براي موفقيت هاي تيم هاي ورزشي ساخته و پرداخته وابسته به اين حکومت متوسل میشوند.
حرکت ملي ترکها در ايران همانطور که از مفهوم ملي آن برداشت میشود يک جريان عموم خلقي است که  براي کسب حقوق ملي يک ائتنيک مشخص در جریان بوده و در عین حال که اهداف آن در محدوده خواستها و پلاتفرم يک حزب و يا طبقه اجتماعي محصور نیست بر حسب اهداف و تمايلات وظرفيتهاي شخصي و اجتماعي آحاد اين توده، شیوه های متفتاوتی در آن اعمال میشود. بر این اساس، اَشکال اقدام مدنی براي طرح مطالبات ملي، متناسب با ظرفيت مبارزاتي هر شخص و یا گروه و بر حسب نوع برداشت از موقعیتهای مکانی و زمانی، هم  ميتواند بصورت راديکال باشد و هم در فعاليتهائي حداقل و صرفا در چارچوب فرهنگي و يا کار در محدوده مقررات حکومتی خلاصه شود. در يک سو ميتواند پلاکارد "آذربايجان جنوبي ايران نيست" را در يک جمع هشتاد هزارنفري و در مقابل مدياي جهاني بلند کند و از دیگر سو بطور ساده به عريضه نويسي به مقامات حکومتي براي يک جشن ساده کودکان براي بزرگداشت روز جهاني زبان مادري محدود شود. هر يک از اين اقدامات بخشي از تاکتيک هاي مبارزاتي است، بطوریکه اگر آن پلاکارد، هدف سياسي اين حرکت را از ديد بخشي از اين مردم بيان ميکند اين عريضه نويسي نيز نشاني از درک درست موقعيت زماني و تاکتيکي براي به صحنه آوردن مردم عادي به صحنه به حساب میآيد.
شکي نيست که هر اقدام تاکتيکي، ادبيات و محدوده عمل خود را دارد. اگر اقدام محافل سياسي و تشکيلاتي خارج از کشور و يا فعالان پشت صحنه در داخل کشور ادبيات تند و افشاگر و سياسي لازم دارد از اين طرف نیز، کساني که ميخواهند از شکاف هاي درون حکومتي براي جريان سازي و يا آگاه سازي توده مردم استفاده کنند بر حسب ضرورت، ادبيات متفاوتي بکار برده و شرکت کنندگان هرنوع کمپين نيز ميتوانند مشخصا به حوزه خاصي محدود شوند، بطوریکه در فعالیت های محافل داخل کشور لزومي به مشابهت سازي فعاليت حقوق بشري و افشاگري فعالان خارج از کشور با آن ادبيات تند و سياسي  وجود ندارد. به همين سياق، شيوه ملايم و ادبيات بکار رفته در عريضه هاي مطالباتي مختص داخل، محدود به اقدامات مشخصي است و تعميم آن به کل حرکت نيز اقدامي مخرب و انحلال گرانه به حساب ميايد.
درک درست از محدوه زماني و مکاني فعاليت هاي موردي و مشخص بدين معني است که فعالان خارج از کشور و وابستگان احزاب سياسي که به اقدامات مشخصي در چارچوب هاي متفاوت و دور از تهدید سرکوب و زندان و تبعید مامورین امنيتي حکومت ايران دست ميزنند نميتوانند توقع داشته باشند که مردم عادي را نيز در شرائط کنوني ایران به اين نوع اقدامات مربوط سازند. از آن طرف نيز کساني که در داخل کشور بر حسب مقتضيات موجود و جو امنيتي حاکم، نوع عمل و شيوه نوشتاري مناسب آن جو را انتخاب ميکنند نميتوانند متوقع باشند که احزاب سياسي و ديگر فعالاني که اين قيد و بند هاي آنان را ندارند خود را با اين نوع ادبيات و اقدامات همراه نمايند. نکته مهم دیگر اینکه اساسا یکی نمودن غیر ضروری حوزه هاي مختلف فعالیتی و جمع کردن تشکيلات سياسي -که بعضا مخالف اساس حکومت ايران نیز هستند- با مردمي که بصورت ساده بدنبال بزرگداشت و تحصيل و يا تدريس زبان مادري خود هستند نقض غرض بوده و هدف اوليه توده اي کردن اين درخواست مشخص مدنی را به مخاطره مياندازد.
اينکه در برخي از اظهار نظرها اين تفاوت تاکتيکي مرتبط با زمان، مکان، موقعيت و ظرفيت مردم و اهداف هر اقدام اعتراضی درک نميشود جاي تاسف و نگراني دارد. کسانی که حرکات فعالاني را که با پرداخت هزينه هاي سنگين در تحرکات گذشته، سالهاي جواني خود را معامله کرده و بعضا نيز از جان خود گذشته اند با تعابيری مثل “سخنان پرکن و ادعاهای ترساننده و رفتارهای دشمن‌شادکن و حرف‌های صدمن‌یک‌غاز.... “ بشناسانند نشانه اينست که يا ماهيت ملي اين حرکت را بدرستي درک نميکنند و يا بدنبال بهره برداري از اين حرکت در جهت منافع حزبي و جناحي مرکز محور خود میباشند.
در درون اين حرکت، بر حسب شرائط فعاليت و مکان، تاکتيک هاي متفاوتي به اجرا گذاشته ميشود. همانطور که اوپوزيسيون مرکز گرا خود را در قالب هاي اصلاح طلب و سکولار و برانداز تعريف ميکند فعالان حرکت ملي آذربايجان نيز در طيف هاي و گروه های متفاوتي قرار دارند. اینکه ماهیت پان ایرانیستی و سرکوبگر این حکومت حتی ساده ترین شکل اعتراض مردم را با زندان و شکنجه پاسخ میدهد نه تقصیر مردم است و نه لزوما نشانه رادیکال بودن مطالبات است. اگروابستگان اصلاح طلب و يا اصول گراي حکومت اقدامات فعالان ملي ترک را منحصرا در محدوده تنگ اهداف جناحي خود تعريف و تائید کنند همانقدر شيادي و بي پرنسيبي است که اوپوزيسيون بر انداز مرکزگرا از فعالان حرکت ملي آذربايجان توقع داشته باشد که تمام فعاليت خود را حول محور مبارزه با حکومت متمرکز کنند.
توجه به این مساله ضروری است که حرکت ملي آذربايجان در عين حال که در مسیر مبارزه برای کسب حقوق مشخص خود و در مقابله با تضييقات و سياست هاي سرکوبگر حکومت ايران، بر حسب مقتضای زمان ومکان به تاکتیک توسل به مقامات حکومت نیز روی میاورد لزوما با تحرکات محافل مرکز گراي فارس محور اهداف مشترکي ندارد. بعبارت ديگر، کار فعالان ملي ترک در داخل را که بعضا تاکتيک بهره بردازی از شکاف جناح هاي داخل رژيم را بکار میگیرند نباید با کار وابستگان به جناح هاي مختلف حکومت ايران که با شعارهاي فريبکارانه بي محتوي قصد همراه نمودن ترک ها را دارند اشتباه گرفت. حقوق ملي ترکها نباید در چارچوب منافع جناح های اصلاح طلب و اصول گرا و يا سازمانهای خارج از حکومت که میخواهند آن را وجه المصالحه پيشبرد اهداف جناح سياسي خود سازند تعريف شود. نتیجه چنین کاری میتواند حرکت کنونی را بصورت زائده ای از درگیری های درون محافل پان ایرانیستی در آورده و آنرا از درون متلاشی سازد.
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn