بیانیه فراخونی کنگره جهانی ترکان ایران به مشارکت هموطنان ترک خارج نشین درانتخابات مجلسین خبرگان رهبری و شورای اسلامی

انتخابات در ایران، و هموطنان ترک خارج نشین
انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیش است. این انتخابات هم، با حضور، یا بدون حضور فعالِ ما، مانند دهها انتخابات محلی و کشوری دیگر، برگزار خواهدشد.
موضع و موقع کنگره جهانی ترکان ایران، همیشه  در این مورد اظهر من الشمس بوده است و در مورد این دوره نیز بمانند مواضع  دیگر آن، کاملاً آشکار وشفاف است.
همانطور که کراراً  گفته ایم: "درد ما از داخل خاک ماست، و درمان آنرا نیز باید در داخل خاک ما و بدست ملتمان جستجوکنیم"
تفکر شوونیستی و غیر اسلامی "آریائی"، که با پی ریزی وحمایت استعمار شکل گرفته، و در سه سده اخیر، هر روز،  و قدم بقدم پر رنگ تر شده، و در یکصد سال گذشته به منتهای سرکشی و لجام گسیختگی خود رسیده است، تنها عاملِ معارض و مقاوم در برابر احقاق حقوق و اجرای مطالبات عدالتخواهی ترکان ایران است.
این تفکر، در پوشش هر لباس و، شکل و، فورمی که جلوه بکند، فقط یک نیت شوم دارد، وآن امحاء هویت و هستی خدادادی ماست. رضا خان،  سلطنت طلبان، منافقین،  عبای خاکستری رفسنجانی،  جنبش سبز،  جنبش بنفش،  و دیگر رهروان این تفکر، که فی الحال نیز در دستگاههای اجرایی و دولت تدبیر و امید هویدا هستند،همه و همه، جلوه گاههای گذرا،  ولی مستمر بر این تفکر شوم بودند وهستند.
اینها همه منادیان همان تفکرپلید  و نژادپرستانه ای هستند که همگی یک نقطه مشترک دارند و آن، اسلام ستیزی، ترک ستیزی،  عرب ستیزی،و بالاخص حذف هویت ترکان ایران است.
در برابر این نیروی معارض و معاند، که متاسفانه در رگ و پوست نظام جمهوری اسلامی رخنه کرده است ودر انجام  شوم خود متجاهرانه میکوشد،  ما نقاط اتکای مناسبی نداریم.  واقعیت  اینست  که ما نه مثل آریائیان، کوروشی داریم که صهیونیزم جهانی، بامر تورات حامی ما باشد، و نه مانند تروریست های کرد  دست در خون هموطنان و پاسداران وطن آلوده کرده ایم که استعمار جهانی، به نیات استفاده ابزاری، روی ما حساب بازکند.  تمام این عوامل استعماری نه تنها یار و یاور دشمنان و مغرضان هویت وخاک ما هستند، بلکه با ما نیز دشمنی میکنند و در امحا هویت ما از هیچ وقاحتی فروگذار نیستند.
نقطه اتکا ما آزربایجان است، تهران است، همدان است، تبریز تاریخساز است، اورمیه خونین است، اردبیل است، زنگان همیشه قهرمان است، خاک قشقای است، سرزمین افشار است، و هر جای جای این سرزمین،  که خواهران و برادران ترک زندگی میکنند. سنگر ما اینهاست، اتکا ما اینهاست، حامی ما اینهاست بخدائی که ما بدو ایمان داریم سوگند، که تنها راه نجات ما از آنجاست.  امروز هر کودک دبستانی هم بخوبی میداند که سیاستهای خارجی و استعماری، خود همان برنامه ریزان نابودی ما هستند، که با لبخندی بر لب، و خنجری در مشت برای اغفال، تحمیق، و تفرقه، بما نزدیک میشوند و خود را دلسوز ما نشان میدهند و لاغیر.
دول مثلاً دوست، و همتبار، و دول جهان تورک هم؛  برای حفظ خود، و بقاء ذات، در اندیشه تعامل با استعمار گران هستند، و دلسوزی های آنها، اگر هم صادقانه باشد چون آلوده به رقابت تاریخی و بر تنازع بقاء است لذا دردی از ما را دوا نمیکند که هیچ؛ بلکه خود عامل باز دارنده بوده و هست. پس:
"کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من"
ما دو راه بیشتر نداریم، یا با مانیفست های ایدآلیستی و رویائی خود، باز بر درگاه بیگانگان بنشینیم، چشم بر دست و گوش بفرمان آنها باشیم، و گمگشته خود را از گمشدگان لب دریا جستجو کنیم،  یا  درهر شرایط، در کنار همان ملتی که در داخل کشور میسوزد و می سازد بایستیم، و با این عمل؛  هم استقلال فکری خود را اثبات کرده باشیم، و هم نیروهای بیدار و آگاه ملتمان را در داخل سرزمینمان از برکت حضور و حمایت خود محروم و بی نصیب  نکنیم.
بازوی مردمیِ ما، که نیروئی بالقوه، ولی لایزال است، همان "اژدهای خفته" ایست  که دارد از خواب دیرین بیدار میشود.  بیائید در این لحظاتِ  خواب و بیداریِ سحرگاهِ  آگاهی ملی، بجای ایجاد تشویش وهراس، نگرانی و تردید، بی اعتمادی و نا باوری، موجبات آرامش و تعادل او را فراهم کنیم تا اعتمادش را بر ما ارزانی دارد. این اعتماد ملی، همان فیضِ روح القدسی است که بر ما، انفاس مسیحائی میبخشد، و در کالبد ملتمان روح تازه ای میدمد.
دوستان عزیز، تحریم انتخابات یعنی هماهنگ شدن با اپوزسیون ورشکسته شوونیست آریایی، منافقین و سلطنت طلب خارج نشین که همگی دشمنان قسم خورده ترکان ایران هستند.  این، چیزی جز هماهنگ شدن با جهان استعمارگر غرب، و بازوهای اجرائی آن در داخل و خارج، چیز دیگری نیست.  
خوب میدانیم که منشا تمام بدبختی های ما، از همین دولی است که ما انتظار معجزه از آنها را داریم، و امروز عامل تمام این بیعدالتی ها، و افکار استعماری همان دولی هستند که بدون حضور ما در صحنه، هم با فراغ خاطر و راحت تر عمل میکنند،  و هم باتفاقِ نفوذی ها داخل در دستگاههای اجرایی، در تمهید نابودی هویت و فرهنگ ما برنامه ریزی میکنند.
نتیجه جبری و اجتناب ناپذیر این قهر و لجاج، جز در انزوا گذاشتن یاران خود در داخل، ووادار کردن آنها به انتخاب بین ایده آلهای ما  که "سبکباران ساحلها" هستیم،  و مصالح حیاتی خویش و گذران زندگی روزمره شان است.  اینکار، امروز اگرفقط امری غیر منصفانه جلوه میکند، ولی مسلماً در فردا های نزدیک میتواند ویرانگر باشد.
گزینه دیگر اینست که،  مردممان را در این مشارکت اجتناب ناپذیر، تنها نگذاریم، ودر گزینشِ انتخاب  اصلح، یا اجتناب ازگرایش به  افسد،  یار و یاور آنها باشیم. ما در خارج، آزادانه تر میتوانیم افشاگری کنیم، صدای تریبونهای داخل را انعکاس بدهیم و کورسوهای امید را در داخل نظام  نقطه یابی کنیم و آنها را نورانی تر سازیم.
کنگره جهانی ترکان ایران، همانگونه که در شش سال گذشته بصراحت،  صداقت، و شفافیت مواضع خود را اظهار نموده، و در دوسال گذشته نیز مستمراً، نیات خود را مبنی بر حضورموثر، و  مشارکت  فعال در انتخابات امسال اعلام کرده است، از ، همه تورکهای ایرانی خارج نشین دعوت مینماید که در این امر خطیر ملی، با حفظِ  هر موضع و مرامی که بر آن معتقدند، ملتمان را در داخل تنها نگذارند و آنها را به مشارکت در انتخاب شدن و انتخاب کردن، تشویق و برای تثبیت حضور، وانتخاب اصلح یاری و همراهی فرمایند.
بامید پیروزیِ نور و روشنائی، بر تاریکی و ظلمت
کنگره جهانی ترکان ایران
پانزدهم مهر ماه 1394
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn