Warning
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading library: joomla, Library not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.
  • Error loading component: com_content, Component not found.

پوکر روباز ظریف با کری

آذوح: جلیل روشندل
در میان استراتژیست‌ها این باور وجود دارد که استراتژی مانند بازی پوکر است و هرکسی در بازی پوکر قوی‌تر باشد می‌تواند استراتژی قوی‌تری را ارئه دهد. اما در عین حال در پوکر نوعی بازی هم وجود دارد به نام بازی روباز تگزاس هولدم (Texas Holdem) که ظاهراً در آن با ورق‌های باز بازی می‌کنند. مذاکرات ۱+۵ درباره برنامه اتمی ایران وارد مرحله‌ای بحرانی شده، طرفین مذاکره آخرین فشارها را بر یکدیگر وارد می‌کنند و قمار مذاکرات به مرحله‌ای رسیده‌است که بیشتر قابل مقایسه با بازی پوکر روباز است.
به این ترتیب که دو بازیگر اصلی (ایران و آمریکا) کارت‌های خود را رو به پایین در کنار پنج کارت روباز و قابل مشاهده (مشابه بازی تگزاس هولدم) بازی می‌کنند. در مذاکرات واقعی، نقش این پنج کارد روباز را روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان بازی می‌کنند. تقریباً هیچ حرکت ویژه دیگری باقی نمانده که طرفین بازی نکرده باشند. هیچ حرکتی باقی نمانده که غیرقابل پیش‌بینی باشد ولی بازی هنوز تمام نشده‌است و در عین حال نتیجه این قمار هنوز نامعلوم است.
اروپا، در آخرین دور از مذاکرات ژنو فقط نقش تشریفاتی داشت و ابتکار عمل از نمایندگان دیپلماسی اروپا گرفته شده بود. اگر هم در مذاکرات حضور داشتند خاصیت و نقشی نداشتند و یا گفته شد که حضور خواهند داشت و بعداً هیچ خبری از آنها نشد. عمده مذاکرات بین افراد تازه‌نفسی از ایران مانند حسین فریدون (برادر حسن روحانی رئیس جمهور ایران) و علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، و ارنست مونیز وزیر انرژی ایالات متحده و البته دو همتای ایرانی و آمریکایی، محمد جواد ظریف و جان کری وزیران خارجه ایران و آمریکا، و همین‌طور معاونان وزارت خارجه صورت گرفت.
ایرانی‌ها معمولاً از همه تاکتیک‌های تئوری بازی‌ها استفاده می‌کنند تا شاید از طرف مقابل امتیاز مناسب را بگیرند. یکی از این تاکتیک‌ها بازی با کارت‌های روباز قمار و تقویت این احتمال است که منافع اروپا در قضیه اتمی و به ویژه در مورد برداشتن تحریم‌های ایران با منافع آمریکا زاویه دارد و به همین دلیل می‌توان با چراغ سبزهایی اروپایی‌ها را به سمت‌وسویی مغایر با آمریکا هدایت کرد.
آمریکایی‌ها با خواندن دست ایرانی‌ها دائماً بر این نکته تکیه می‌کنند که اروپا و آمریکا در مورد مسئله اتمی ایران متحد هستند و آمریکا حمایت مطلق اروپا را در اختیار دارد. در مذاکرات چند روز اخیر گفته شد که نیکلاس دوریویر از فرانسه، سایمون گس ازان بریتانیا، هانس دیتر لوکاس از آلمان، و هلگا اشمید از اتحادیه اروپا به مذاکرات خواهند پیوست. اما دست کم تا پایان مذاکره خبری از آنها نشد.
در خلال آخرین مذاکرات، هر اشاره آمریکا با دقت و موشکافی بررسی و با واکنشی هم‌سطح از طرف ایران مواجه شد.
مثلاً وقتی کری در لفافه گفت که «اگر ایران پیشنهادهای موجود را نپذیرد» و آمریکا احساس اطمینان نکند که ایران جنگ‌افزار اتمی نمی‌خواهد، این احتمال وجود دارد که باراک اوباما از مذاکرات دست بکشد و نهایتاً اینکه «آمریکا میز مذاکره را ترک خواهد کرد».
ساعاتی پس از این اخطار جان کری، علی‌اکبر ولایتی (که بیش از نیمی از عمر جمهوری اسلامی را در سمت وزیر امور خارجه و بعد از آن هم در سمت مشاور رهبری در امور روابط بین‌الملل و رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده‌است)، در تهران پاسخ تندتری می‌دهد و می‌گوید مذاکره امتیازی نیست که آمریکایی‌ها به ما داده باشند، آنها به مذاکره نیاز دارند و جمهوری اسلامی از حقوق خود در موضوع هسته‌ای عقب‌نشینی نمی‌کند و خلاصه کلام اینکه ماندن یا ترک مذاکره به آمریکایی‌ها بستگی دارد. تعبیر برخی روزنامه‌های ایران این بود که ایران نیز در چنان وضعیتی مذاکرات را ترک خواهد کرد.
سرانجام با پایان آخرین روز مذاکره بدون اینکه نشانه‌ای از تفاهم به نظر برسد مذاکرات دوطرفه ایران و آمریکا خاتمه یافت و طرفین به کشورهایشان برگشتند.
اما آنچه که پس از این مذاکرات اتفاق افتاده‌است بیش از آن چیزی که در خلال آن معلوم شد حائز اهمیت است و تاحدودی راهگشای آینده گفت‌وگوها و نتیجه احتمالی آن خواهد بود.
اسرائیل و آمریکا ــ اسرائیل به عنوان مخالف مذاکرات و مخالف هرگونه نتیجه احتمالی آن از دو طریق به فشار خود ادامه می‌دهد. فشاری که هر قدر بیشتر می‌شود ظرفیت بیشتری برای تخریب روابط آمریکا و اسرائیل را از خود بروز می‌دهد. معلوم نیست رهبران اسرائیل در این مرحله که انتخابات مهم داخلی را در پیش دارند چگونه می‌خواهند و چگونه می‌توانند از این مخالفت پایان‌ناپذیر در سیاست داخلی و جهانی خود بهره‌برداری کنند.
شیوه اول اسرائیل، وارد آوردن فشار برای ممانعت از رسیدن به توافق است. اصرار بنیامین نتانیاهو در این است که اگر توافق‌نامه‌ای با ایران امضا شود که حق ایران را برای تولید اورانیوم غنی شده به رسمیت بشناسد و شمار قابل ملاحظه‌ای از سانتریفیوژهای ایرانی مشغول فرآوری اورانیوم غنی شده باشند خود به خود ایران توانایی تولید بمب اتمی را در مدتی کمتر از چهار ماه بدست خواهد آورد. چنین وضعیتی بی‌شک نه تنها انحصار اتمی اسرائیل در خاورمیانه را می‌شکند، به صورت بالقوه می‌تواند امنیت اسرائیل به خطر بیاندازد.
البته تهدیدهای گاه و بیگاه سرداران سپاه را نیز در مورد ایجاد این تشکیک نباید نادیده گرفت که حتی بدون داشتن جنگ‌افزار هسته‌ای پیامشان اینگونه تعبیر می‌شود که گویا ایران فقط منتظر تولید چنین سلاحی است تا اسرائیل را با خاک یکسان کند. از طرف دیگر چنین ارزیابی‌هایی از طرف اسرائیل بی‌سابقه نیست و از بیست سال پیش تاکنون ادامه داشته‌است.
توجیه اسرائیل این است که اگر این فشارها و اهرم تحریم در میان نبود ایران به تولید سلاح اتمی دست می‌زد. در مقابل این نظر برخی احتمال می‌دهند که موضوع تولید جنگ‌افزار هسته‌ای توسط ایران بهانه‌ای بیش نیست و مهم‌ترین مشکلی که ورود ایران به نظام بین‌المللی ایجاد می‌کند تأثیرات اقتصادی و نقش منطقه‌ای آن است و به همین دلیل ضرورت دارد این ورود به صورتی پلکانی و مرحله‌بندی انجام شود تا اولاً کشورهای همسایه به فکر مسابقه تسلیحاتی و تکنولوژیک آن‌هم در بعد اتمی نیفتند و ثانیاً بتوانند در بعد اقتصادی شوک ورود ایران را تحمل کنند.
شیوه دومی که اسرائیل در حال حاضر درصدد ارزیابی سود و زیان سیاسی آن است ادامه تمایل بنیامین نتانیاهو برای حضور در کنگره آمریکا و سخنرانی در صحن کنگره است. از این طریق اسرائیل به صورت مستقیم به دستگاه اجرایی، سیاست خارجی و شخص رئیس جمهور آمریکا فشار وارد می‌کند و البته در سرتاسر مطلبی که برای گفتن به کنگره دارد نیز هیچ نکته جدیدی دیده نمی‌شود. اما، نتانیاهو معتقد است به عنوان نخست‌وزیر اسرائیل باید از هر وسیله‌ای استفاده کند تا مانع امضای توافق ایران و آمریکا شود.
در یکی دو روز اخیر به شیوه‌های مختلفی با این تمایل شخصی بنیامین نتانیاهو مقابله شده‌است.
اولاً از طریق افشای شکاف موجود بین ارزیابی موساد از توان هسته‌ای ایران و ارزیابی شخص نخست وزیر اسرائیل در همان مورد. اسنادی که ناگهان توسط شبکه الجزیره و روزنامه گاردین چاپ لندن وعده انتشار آنان داده شده حکایت از این دارند که بر اساس اطلاعات موجود در بزرگ‌ترین دستگاه جاسوسی و ضدجاسوسی اسرائیل یعنی موساد و گزارش‌های مورد ادعای بنیامین نتانیاهو در مورد ایران اختلاف عمیقی وجود دارد. به عبارت دیگر برخلاف نتانیاهو اداره جاسوسی‌اش معتقد است که ایران فعالیت‌های لازم برای تولید سلاح اتمی را دنبال نمی‌کند. همین نکته به حساب این گذاشته می‌شود که نتانیاهو هیاهوی بسیاری را برای هیچ به راه انداخته‌است.
دعوت آقای جان بینر، سخنگوی کنگره آمریکا، از نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره و پذیرش نتانیاهو موضوع اختلاف نظرهای گسترده‌ای شده و هنوز هم معلوم نیست که این سفر عملی شود.
در این میان خانم سوزان رایس مشاور ارشد اوباما در امور امنیت ملی نیز در یکی از شبکه‌های تلویزیونی تاثیرگذار اعلام کرد که تصمیم نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره اقدامی «مخرب» است و به روابط بین دو کشور آسیب می‌رساند. سخنان وی انتقاد از کنگره برای اقدام به چنین دعوتی نیز به حساب می‌آید.
در فاصله کوتاهی پس از اظهارات خانم رایس و در واقع صبح روز بعد با سخنانی که جان کری در روز ۲۵ فوریه در کنگره مطرح کرد جای شکی باقی نمی‌ماند که توافق «آتی» با ایران از طریق یک سازوکار راستی‌آزمایی امکان اقدام برای تولید بمب اتم را از طریق ایران مسدود خواهد کرد و نگرانی اسرائیل هیچ موردی ندارد.
علاوه بر آن آقای جان کری ضمن دفاع از مذاکره با ایران، تاکید کرد انتقاد از توافق ایران با ۱+۵ کاملاً بی‌مورد است چرا که هنوز توافقی وجود ندارد. از طرف دیگر شایعات وسیعی در محافل آمریکایی وجود دارد که ایران با ۱+۵ به یک توافق ۱۰ ساله رسیده‌است. جزئیات زیادی از این توافق فرضی گفته نمی‌شود ولی مهم‌ترین بخش آن توقف فعالیت‌های ایران به مدت ۱۰ سال است. البته سخنگوی کاخ سفید تقریباً بلافاصله این شایعه را تکذیب کرد ولی اهمیت این شایعه آن‌هم یک روز پس از خاتمه مذاکرات در ژنو موقعی روشن می‌شود که به بازتاب مذاکرات در ایران نیز توجه کنیم.
واکنش سفیر سابق بریتانیا در ایران ــ به دنبال افشای نظریات ناهم‌ساز سازمان جاسوسی اسرائیل و نتانیاهو، روزنامه گاردین به نقل از ریچارد دالتون سفیر سابق بریتانیا در ایران می‌نویسد که برای سال‌ها رهبران اسرائیلی در مورد نیات اتمی ایران نقش «چوپان دروغگو» را بازی کردند، اما حالا ما علایم روشنی داریم که مذاکرات دارد ثمر می‌دهد. نتانیاهو باید این را درک کند که بمب و تحریم دائمی بر ایران کارساز نخواهد بود.
واکنش‌ها در ایران ــ پس از بازگشت هیئت اعزامی ایران از ژنو مطالب گوناگونی در رسانه‌های داخلی منتشر شد که از میان آنها نکات عمده زیر قابل توجه بود:
رهبری پس از پیش‌بینی یک هفته قبل خود مبنی بر اینکه «تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران حتی در صورت توافق هسته‌ای باقی خواهند ماند» دست‌کم در طول هفته اخیر سکوت معنی‌داری را پیشه کرده‌است.
در مقابل محمد جواد ظریف برای اولین بار اشاره به این داشته که در مذاکرات پیشرفت صورت گرفته‌است. وی حتی به رسانه‌های داخلی در مورد رسیدن به توافق در کلیات و جزئیات اظهار امیدواری بی‌سابقه‌ای کرده‌است.
آقای حسن روحانی رئیس جمهور و حتی سخنگوی دولت هر یک به نوعی از مذاکرات دفاع کرده‌اند؛ و حتی سخنگوی دولت اشاره کرده‌است به اینکه «هم‌اکنون نیز ما از نظر زمانی مقید هستیم که حداکثر تا یازده فروردین ماه سال آینده مذاکرات به فرجام برسد».
آقای روحانی که اخیراً خواهان برگزاری همه‌پرسی در مورد موضوعات مهم کشور شده بود، به نقل از مطبوعات چاپ تهران اظهار داشته‌است که ۸۰ درصد مردم موافق مذاکرات هستند.
واکنش اصولگرایان ــ در کنار این نشانه‌های مثبت، از طرف اصولگرایان مجلس واکنش مشخصی دیده نشده و روزنامه کیهان نیز مخالفت علنی نشان نداده و صرفاً اظهارات روحانی را مبنی بر اینکه «تحمیل، تحقیر و ادامه تحریم را نمی‌پذیریم» تیتر اول کرده‌است. کیهان در مطلب دیگری به انهدام ماکت ناو هواپیمابر آمریکا در خلیج فارس اشاره کرده و در اخبار ویژه آن را به مذاکرات مربوط دانسته‌است: «هیبت آمریکا نابود شد مجبور است تعامل کند». این روزنامه در مطلب سومی جزئیات ادعایی آسوشیتدپرس را در مورد توافق با ایران که قبلاً توسط آمریکا رد بود نیز به تمسخر گرفته‌است.
قضیه ماکت ناو هواپیمابر ــ اینکه در رزمایش‌ها، شناوری را در آب قرار دهند و کارآزمودگی نیروها را در یک مانور نظامی نسبت به آن بیازمایند امر کاملاً مرسومی است اما اینکه از یک طرف هیات بلندپایه‌ای با مقامات آمریکایی سر یک دلار بالا و پایین چانه‌زنی کنند و از طرف دیگر نظامیان همان کشور سطحی مشابه سطح خارجی ناو هواپیمابر آمریکا را بر روی لاشه یک شناور مونتاژ و سپس در مانور به انهدام آن همت بگمارند قطعاً نیاز به برنامه‌ریزی قبلی و دستور از بالا دارد.
این قضیه قبل از هر چیزی نشان می‌دهد که هدف جمهوری اسلامی ایران از مذاکرات به هیچ وجه خارج شدن از دایره قضیه اتمی نیست و هیچ قصد و تصمیمی برای اصلاح رابطه با آمریکا ندارد.
به هر صورت هیات ایرانی به تهران و هیات آمریکایی به واشینگتن برگشته‌اند تا پیام‌های مهمی را با مقامات بالاتر مطرح و احیاناً دستورات جدیدتری را بگیرند و یا با تصمیم‌های نهایی به سر میز مذاکرات برگردند. به نظر نمی‌رسد هیچ‌یک از طرفین نفعی در قطع مذاکره و آغاز یک مخاصمه جدید داشته باشند هرچند که چارچوب توافق هنوز قابل رویت نیست.
دور بعدی مذاکرات در پیش است و روزها و هفته‌های آینده نشان خواهد داد تا چه حد مذاکرات به گام نهایی خود نزدیک شده‌است و آیا این پوکر روباز بین جان کری و محمد جواد ظریف به پایان خواهد رسید؟
Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn