«شیخ استخاره»؛ جنگیر یا قربانی مناسبات قدرت؟
- توضیحات
- منتشر شده در پنج شنبه, 01 مرداد 1394 20:25
آذوح: سیامک قاسمی
مجید جعفریتبار، روحانی نزدیک به یک جناح و برخی خاندانهای حکومتی، به ناگاه بازداشت و خبر صدور حکم اعدام برای او منتشر شد. وی که به «شیخ استخاره» مشهور است، مراودات اقتصادی با بنیاد صدوق داشت.
قرنهاست که روحانیت شیعه، راوی احادیث و داستانهای متعدد ارتباط افراد مختلف با امام زمان است. در زمان جنگ ایران و عراق، کم نبودند کسانی که امام دوازدهم شیعیان را بنا بر ادعای خود در جبههها میدیدند، روایتشان دهان به دهان میگشت و رسما تبلیغ میشد. مهدی طائب رییس قرارگاه عمار گفته است که آیتالله خمینی با امام زمان رابطه داشته و همچنین گفته شده که آیتالله بهجت امام دوازدهم شیعیان را در لبنان دیده و با او گفتوگو کرده است. پایگاه اطلاعرسانی حوزه مینویسد: «در این شکی نیست که بعضی از اولیاء خداوند به محضر امام عصر مشرف میشوند که در نهایت راز این ملاقات و زیارت را مکتوم نگه میدارند و البته این در تاریخ هزار و چند ساله غیبت آن امام همام بارها اتفاق افتاده است».
استخاره نیز از سنتهای بسیار رایج، مخصوصا در میان روحانیون قم است و برای عمل به آداب آن، احادیث فراوانی نقل میکنند. به نظر نمیرسد که مرید و مراد بازی هم در قوانین جمهوری اسلامی مستوجب اعدام باشد.
پس چگونه است که فردی روحانی با لقب آیتاللهی، نزدیک به چند خاندان قدرتمند روحانی در نظام جمهوری اسلامی ایران، به اتهامهای فوق یعنی «مرید و مراد بازی، ادعای رابطه با امام زمان» و «مسایل مالی» مرتبط با درآمد از طریق استخارههای معروفش، به ناگاه بازداشت میشود و حکم اعدام میگیرد؟
مجید جعفریتبار کیست؟
مجید جعفریتبار در سال ۱۳۶۱ به دست روحالله خمینی معمم شد. درآمدن وی به سلک روحانیت، اندکی پس از ترور پدربزرگ صاحبنامش به دست مجاهدین خلق صورت گرفت. جعفریتبار نوه دختری آیتالله محمد صدوقی (معروف به چهارمین شهید محراب) است.
دایی وی، محمدعلی صدوقی، از مسافران پرواز ۱۲ بهمن (معروف به پرواز انقلاب) بود و تصویر او در عکسهایی که از زمان پایین آمدن روحالله خمینی از پلکان هواپیما بر جا مانده، پشت سر مرتضی مطهری دیده میشود.
محمدعلی صدوقی با مریم خاتمی، خواهر سیدمحمد خاتمی رییس جمهوری پیشین، ازدواج کرد و پس از مرگ پدرزنش روحالله خاتمی، با حکم آیتالله خمینی به نمایندگی ولی فقیه در استان یزد و امامت جمعه شهر یزد منصوب شد.
دختر دایی جعفریتبار، همسر محمد هاشمیان (خواهرزاده اکبر هاشمی رفسنجانی) است.
مجید جعفریتبار از شاگردان آیتالله سیدمحسن خرازی، پدر صادق خرازی از مقامهای سابق وزارت امور خارجه است.
همسر مجید جعفریتبار، مینا مناقب نام دارد. مینا مناقب در واقع دخترخاله وی و نوه دیگر آیتالله محمد صدوقی، چهارمین «شهید محراب» است. نکته اینجاست که خانم مناقب نیز با حکم اعدام در دادگاه بدوی روبهرو شده و از تغییر احتمالی این حکم در دادگاه تجدید نظر خبری در دست نیست.
درباره جعفریتبار در این لینک خودنویس بخوانید
اتهامات مجید جعفریتبار
در حالی که غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه صدور حکم اعدام در دادگاه بدوی را برای فردی به نام «م.ج.ت» تایید کرده بود و محمدجعفر منتظری رییس دادگاه ویژه روحانیت نیز گفته بود که بنا ندارد اخبار مربوط به این دادگاه ویژه را منتشر کند، سایتهای نزدیک به جریان تندرو و حامیان رهبر جمهوری اسلامی لیست بلندبالایی از اتهامات را به مجید جعفریتبار که حامیانش او را آیتالله مینامند، نسبت دادند.
سایت افسران که مدعی مقابله با جنگ نرم است، اسفندماه گذشته و پس از صدور حکم دادگاه بدوی، با ذکر این که «آخوند فاسد و جنگیر و رمال حامی خاتمی و اصلاح طلبان و حسن روحانی به اعدام محکوم شد»، درباره حکم او چنین نوشت: «یک بار اعدام به خاطر ارتداد، یک بار رجم به خاطر زنای محصنه، یک بار اعدام به خاطر لواط و یک بار اعدام دیگر، زندان، شلاق، خلع لباس دایم، دو سال حبس به دلیل فحاشی به امام و رهبری، محرومیت از مزایای طلبگی و مصادره اموال».
بنا بر نوشته این سایت، همسر مجید جعفریتبار و سه روحانی دیگر که از شاگردان وی بودند نیز به اعدام و رجم محکوم شدند. جرایم متنوعی چون «زنای محصنه، لواط، مشروبخواری، کارچاق کنی، ارتباط با اجنه، نشر افکار ضاله» نیز برای آنها شمرده شده است.
اتهام قضایی یا تسویه حساب؟
وقتی به این جمله منبع بالا دقت کنیم که «پرونده این شیخ تبهکار سرانجام پس از سالها لاپوشانی اطلاعات و دادگاه ویژه، با در جریان قرار گرفتن شخص رهبری و پیگیری ویژه ایشان... به جریان افتاده است»، شاید مسایل بیشتری روشن شود.
جالب اینجاست که نوشته شده: «وی با برخی بیوت در ارتباط بوده و مبالغ هنگفتی که منبعش نامعلوم بوده است را به بیت امثال آیت الله... میداده است. حتی مطلعان از پرونده این شیخ تبهکار از پیگیری برخی مراجع تقلید برای آزادی وی خبر دادند که پس از نمایش چند قطعه فیلم، ایشان شدیدا سکوت کردهاند! جعفرتبار سالها پشتوانه مالی برخی بیوت قم بوده است ولی هنوز تمام منابع مالی وی فاش نشده است».
در این گزارش آمده است: «البته وابستگی به بیت صدوقی (بنیاد صدوق به عنوان یکی از کارتلهای بزرگ اقتصادی کشور) یکی از منابع وی میباشد! نامبرده که پدرش مدتها رئیس دفتر سیدکاظم شریعتمداری بود از طریق مادر وابسته به بیت شهید محراب یزد میباشد».
و اما داستان بنیاد صدوق:
سایت افسران درست میگوید که بنیاد صدوق مانند بسیاری از نهادهای رانتی و خاص، یکی از کارتلهای بزرگ اقتصادی کشور است. محمد صدوقی (معروف به شهید محراب) از پیش از انقلاب قصد داشت تا در زمینهای پهناوری که در غرب قم داشت، تاسیساتی اقتصادی بنا کند و موفق به دریافت مجوزهای لازم نمیشد. وی یکبار در نامهای به نجف در سال ۵۶، این را به اطلاع روحالله خمینی رساند و خمینی آرزو کرد شرایطی فراهم شود که صدوقی به دلخواه، تاسیساتی در زمینها برپا کند.
این آرزو به زودی و با انقلاب ضدسلطنتی در سال ۵۷ محقق شد و بنیاد تازهتاسیس صدوق به زودی چنان شاخ و برگ یافت که به روایت برخی از رسانهها در نظام جمهوری اسلامی، «هيچ واحد صنعتی، توليدی و يا خدماتي در استان يزد و بعضا در كرج و حومه تهران نيست كه تمام يا بخشی از سهام آن متعلق به بنياد صدوق نباشد. اغلب اين بنگاههای اقتصادی بهدليل قرار داشتن در ذيل بنياد صدوق، علاوه بر معافيتهای مالياتی و... فاقد هرگونه نظارت دولتی هستند». یعنی چیزی شبیه به آستان قدس در خراسان!
اما مشکل اینجاست که این بنیاد و سرمایه هنگفتش در اختیار چه کسانی و چه جناحی باشد؟ خبرگزاری فارس در مطلبی که در پاراگراف بالا بدان اشاره شد، مینویسد: «اداره بنياد صدوق نيز مانند بنياد ۱۵ خرداد كه آن هم با ظاهری عامالمنفعه، شامل كارتلهای بزرگ اقتصادیِ معاف از ماليات و فاقد نظارت دولتی میباشد، در دست افراد مؤثر طيف موسوم به چپ» است.
ارث و میراثخواران
محمدعلی صدوقی، دایی مجید جعفریتبار، تنها فرزند ذکور محمد صدوقی (همان شهید محراب) بود و همانطور که در بالا اشاره شد، همسر مریم خاتمی بود. وقتی که او به تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۹۰ درگذشت، در مراسمی با حضور سیدمحمد خاتمی، سیدمحمد موسویخوئينیها، موسویلاری، مجيد انصاری و دیگر چهرههای جناح اصلاحطلب جمهوری اسلامی برگزار شد، بر سر پسر جوان محمدعلی صدوقی (نامش به مانند پدربزرگش محمد است) عمامه گذاشتند.
سيدعلی محققداماد در این مجلس طی سخنانی گفته است: «سابقه خدمات شخص مرحوم شهيد صدوقی در يزد با سابقه ۶۰ ساله و سابقه خدمات مرحوم خاتمی همه باری است كه به صورت ارث بر عهده ايشان (محمد صدوقی) گذاشته شده و آنطور كه حق است بايد ادا شود».
ظاهرا این مساله به مذاق جناح راست و هواداران خامنهای خوش نیامده و نوشتند: «همانگونه كه دفتر امامجمعه و مسجد حظيره يزد توسط فردی كه پس از مرحوم حجتالاسلاموالمسلمين صدوقی به اين سمت منصوب میگردد، اداره خواهد شد، مديريت بنياد صدوق نيز علیالقاعده بايد از سوی ولايتامر تعيين گردد. مگر آنكه جريان يادشده معتقد باشد بنياد صدوق نيز مانند دانشگاه آزاد كه آقای هاشمی آن را ثبتشده بهنام خويش و قابل ارث گذاشتن برای فرزندانش میداند، به فرزندان آن مرحوم ارث میرسد».
بر مبنای گزارش خودنویس که در سال ۱۳۹۰ منتشر شد، خانواده ضرابیه یزدی که نقشی مهم در بانک سامان دارند، جزو حامیان بزرگ مالی انتخاباتی سید محمد خاتمی در سالهای ۷۶ و ۸۰ هم بودهاند و با بنیاد صدوق یزد روابط اقتصادی داشتهاند. نام اعضای خانوادههای خاتمی، تابش و ضرابیه را میتوان به عنوان صاحبان سهام و نیز مدیر در مدارک شرکت پلاستیران مشاهده کرد. در سال ۱۳۹۰، اعلام شد که رئیس وقت بانک مرکزی، حکم برکناری مدیر عامل بانک سامان را صادر کرده بود. یک منبع همچنین به خودنویس گفت بسیاری از واحدهای تجاری و صنعتی یزد مجبور به ارتباط با بنیاد صدوق بودهاند و بسیاری از این واحدها به اجبار تن به شراکت با این بنیاد دادهاند. همچنین گفته میشود برخی شرکتهای متعلق به این بنیاد از تخفیفهای ویژه مالیاتی در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بهرهمند بودهاند.
«سیاست و اقتصاد» یا «جنگیری و استخاره»؟
در ارتباط و حمایت مجید جعفریتبار با اصلاحطلبان و همچنین حمایت مالی و معنوی او از ریاست جمهوری حسن روحانی اخبار متعددی منتشر شده است. اردیبهشتماه ۱۳۹۲، حسن روحانی در خلال تبلیغات انتخاباتیاش، به خانه مجید جعفریتبار رفت و مورد حمایت وی واقع شد.
این که چه مدارکی از جعفریتبار در دست ماموران امنیتی بوده که دست خامنهای را برای ضربه به او باز گذاشته و به قولی، دهان کسانی را که میخواستند از او دفاع کنند، بسته است، برای ما موضوع مبهمی است.
حسن یوسفی اشکوری روحانی و نویسندهای که خود سابقه محاکمه در دادگاه ویژه روحانیت را دارد، در مصاحبهای با رادیو فرانسه گفته است که «به تجربه میدانیم که این نوع اتهامات عمدتا با انگیزههای دیگری مطرح میشوند و چنین احکام سنگینی به دلایل دیگری در مورد افراد صادر میشود». وی انگیزهها را عمدتا سیاسی و جناحی و تسویهحسابها میداند و میگوید «استخاره کردن یا ارتباط با اجنه یا امثال اینگونه امور نه از نظر فقهی مجازاتی برای آنها مجازاتی در نظر گرفته شده، آنهم مجازات سنگینی مثل اعدام، و نه از نظر قانونی».اشکوری میگوید که ادعای ارتباط با امام زمان در میان روحانیون شیعه سابقه دارد و از گذشتهها مطرح بوده است. وی میگوید در زمانی که در حوزه علمیه قم بود، شایعاتی درباره ارتباط علما با امام زمان مطرح بود.
پس چه شد که مجید جعفریتبار زیر ضرب قرار گرفت؟ شاید پاسخ دقیق به این سوالات به زودی فاش نشود اما میتوان تحلیل کرد که جنگ قدرت سیاسی و اقتصادی میان دو جناح اصلی جمهوری اسلامی، در این بازداشت و صدور حکم اعدام دخالت مستقیم داشته است.